طبق معمول ساده و بی تکلف، البته مطالب قبلی، عموما برای بهره‌بردن‌های سئو و تولید محتوا بوده اما این پست حرفای غیر رسمی منه، خود خود من!
یه فکرای غلطی داریم بعضی ما ملت شریف، فهرست میکنم.
خیلی از ما به مشاور اعتقاد نداریم و مشاوره رو وقت تلف کردن می‌دونیم! درعین حال، شدیدترین ضربه‌های زندگی رو روی نداشتن مشاور می‌خوریم. جالبه که اگر پا بده و سخنرانی یا مشاوره انگیزشی یک متخصص رو اتفاقی ببینیم، کلی ذوق می‌کنیم و حتی تایید و تحسین می‌کنیم. اما برای راه اندازی کسب و کارمون، به مشاور و مشاوره نه تنها اهمیت نمی‌دیم بلکه دمبالش نمی ریم.
ماها ( منظور اون همه نیست، درگیری با الفاظ نداریم، لطفا به صندلی راننده!) خیلی از ما پزشکی و مهندسی رو روی صد تا قرآن! علم محض می‌دونیم ولی علوم نظری رو میگیم، این حرفا نون نمی‌شه! نتیجش اینکه کلی تحصیل کرده بی شعور تولید میشه! یقه رو واژه رو نچسبید لطفا! طرف پزشکه! اما بهره انسانی، درک تحلیل اندیشه، ۸ -۰- حتی زیر صفر.
ماها همه فتوشاپ کاریم، همه سر مربی تیم ملی، هم شیخیم هم قاضی، هم دادستان، هم زورمون میاد پول شارژ بدیم
فلافل رو بگه چهارتومن میگیم چه خبره! ولی فاکتور رستوران اشتباه بشه یا قبض یا پذیرش بیمارستان یا داروخانه نه که عین خیالمون نیست، اصلا نمی فهمیم! میدونی، ماها فقط سر راننده‌های بدبخت بلدیم غر بزنیم!
شاید باورتون نشه، نون پنجاه تک تومنی گرون شد توی اهواز، مادرم یک ماه روانی کرد ما رو! گوشت ولی عین خیالش نبود یا یه رکابی واسم خریده بود چهل نمی دونم شصت، شبش گفتم مادر کارتم کو؟ گشتیم نبود، خاست هزار تومن بده کلی نفرین لری کرد.
ما خیلی از علم ها رو علم حساب نمی کنیم.
ما ها پول جای تولید محتوا زورمون میاد بدیم! پول به گرافیست زورمون میاد بدیم، ولی نصب برنامه موبایل یا کپی کردن رام و اندروید یا باز کردن قفل گوشی رو راحت پول می‌دیم. هر چند یه دکمه زدن کار برده باشه، و طراح هنر و خلاقیتشو داده باشه، اما اعتراض وارد نیست، همینه که هست! باورهای غلط یه ملت
خارجی‌ها اینحور نیستن! بخاطر این رشد کردن، خارجی‌ها، رنگ آمیزی خونه رو نمیگن، خودم میکنم، اونها، به مشاور نمیگن مگه چیکار کردی، و حس نمی کنت یکی تیغشون میخاد بزنه، خارجی ها پول مشاو املاک رو کامل میدن! نتیجتا رشد می‌کنن
نود درصد کسب و کارها بواسطه گرافیک غلط و بطور خاص رنگ بندی اشتباه فرصت دیده شدن توسط مشتری رو از دست دادن و میدن، به یک برنامه نویس معروف گفتم، انتشار برنامه ت رو بسپار به تیمی حرفه‌ای، ان و من کرد، خنگ . بهش گفتم آقای دویلوپرمنت اندروید برو سبزی بفروش عمو!
ما باید از این کارامون دست بر داریم، ما باید علوم نظری رو برسمیت بشناسیم، ب قران همون نیم واحد منطق سی صفحه‌ای، که سوم دبیرستان خوندیم اندازه هشت سال پزشکی یک دکتر زندگی ادما رو جابجا و به سمت مثبت تغییر میده، با زن چطور رفتار کنیم، در تعاملات چ کنیم، گذشت یعنی چی، تلاش، خود یعنی چی، ما کی هستیم. وطن چیه هنر چرا اسمش هنره، کار، بیمه، کار دولتی! مسخره س ارزش‌های اشتماعی و فکریمون بعضی‌اش
چراغ قرمز عین خیالمون نیست، آش نذری یا لباس سایه رو اوهه، خدایی امام حسین هم راشی نیست. ب شرفم به شرفت به شرف! جبرائیل مثل بلبل انگلیسی حرف میزنه، بقران اسرافیل اهل مشاوره س بخدا، خدا دموکراته و به رای نداد، حتی معلوم نیست خدا اون سال به ناطق رای داده باشه. اصلا می دونی چیه! یه شهید اومد به خوابم گفت عبور از چراغ قرمز یعنی پا گذاشتی رو خون من! بدین چاپ شه، تو عزاداری ها بگین و باهاش نعره بزنین، ملت شریف پرور، یه کم باید توجه کرد. و اما شعر
حسش رفت، باشه بعد.
اول حرفم گمونم بد نوشتم دریازه پزشکا، اصلاح میکنم، منطورم اصلا جسارت ب طبقه فزهیخته و عزیز اطبا نیست، منظور اهمیت علوم غیر به اصطلاح مدرن و کاربردی است، و تاثیر فراوانی که علوم نطری در جنبه های مختلف زندگی بردی دارم، و ارجحیتی که زندگی بردی بر زندگی اجتماعی داره، و مهمتر، تاثیری که روش داره. ولی بد نوشتم، منظور رو، بدینوسیله اصلاح. و اما از مهمترین اشارات این بحث: اکیدن و موکدن من بیشتر از یک گوینده نیستم، هرگز بخودم اجازه نمیدم حتی توی کویر انسانیت، منم منم وار حرف بزنم با انسان جماعت، هر چند ایراد وازد باشه بهش، بگذارید بحساب روحیات معلمی، وگرنه ن همان خاکم که هستم. ما باید یاد بگیریم. حرفه‌ای تر زندگی کنیم. همین
درباره این سایت